این غذای مال بیت المال است
حضرت آیت الله جوادی آملی ( زید عزه ) می فرماید :
یک روز مهمان مقام معظم رهبری بودم . سفره را که گستردند ، فرزند ایشان آقا مصطفی نیز نشسته بـود . آیت اله خامنه ای به وی نگاهی کردند و فرمودند : « پاشو برو ! » من خدمت ایشان عرض کردم : اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند ؛ من از او خواستم که با هم باشیم . آقا فرمودند : « ایـن غـذا مـال بیـت المال است ، شما هم مهمان بیت المال هستید . برای بچه ها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند . آنها به منزل بروند و از غذای خانه بخورند » من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به حضرت آقا داده است .
عکس قدیمی و زیبایی از مقام معظم رهبری دیدم که چون سنگینه تو ادامه ی مطلب میزارم . همچنین یه سری خاطرات دیگه ای هم از آقا (چون تقریبا زیاد گفته شده ) تو ادامه ی مطلب میزارم که البته خوندنش خالی از لطف نیست.
رعایت حقوق در صف نانوایی
یکی از همسایگان رهبر عزیز ما در مشهد تعریف می کرد : چند سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود ، رهبر ما در حال مبارزه با رژیم شاه بودند . مأموران شاه ، همه جا به دنبال ایشان بودند و هر لحظه امکان داشت که دستگیر شوند . یک روز که من برای خرید نان در صف ایستاده بودم ایشان هم آمدند و در صف ایستادند . میان من و ایشان دو نفر فاصله بود . من بعد از سلام و احوالپرسی گفتم : حاج آقا ! چند تا نان می خواهید ؟ اجازه بدهید برایتان بگیرم . ایشان با فروتنی فرمودند : « چون بین من و شما دو نفر در صف هستند . من خودم نان می گیرم تا حق این دو نفر از بین نرود .»
غذای سفره ی مهمانی
حضرت آیت اله مصباح یزدی (دام ظله ) می فرماید : ما به منزل مقام معظم رهبری زیاد رفته ایم و غذا خورده ایم . تا به حال من ندیم که بر سر سفره ی مهمانی ایشان ، بیش از یک نوع خورش گذاشته شـود .
یک اُملت ساده
سردار سرلشکر رحیم صفوی می گوید : یک روز که در منزل مقام معظم رهبری در خدمت ایشان بودم ، بحث مان قدری به طول انجامید و نزدیک مغرب شد . پس از نماز معظم له رو به من کردند :
« آقا رحیم ! شام را مهمان ما باشید » . بنده در عین حال که این را توفیقی می دانستم ، خدمتشان عرض کردم : اسباب زحمت می شود . مقام معظم رهبری فرمودند :
« نه بمانید هر چه هست با هم می خوریم » .
وقتی که سفره را پهن کردند و شام را آوردند ، دیدم غذای ایشان و خانواده شان ، چیزی جز املت ساده نیست . من نیز بر آن سفره میهمان بودم و مقداری از همان غذای ساده را خوردم .
ورزش ، دلیل عدم خستگی
حاج آقا رحیمیان درباره ی علاقه شدید رهبر به خانواده های شهدا می گوید :
در ماه مبارک رمضان ، قبل از غروب آفتاب ، آقا با خانواده های شهدا دیدار داشتند . این ملاقات بیش از دو ساعت طول کشید و در تمام این مدت ، مقام معظم رهبری روی پا ایستاده بودند .
با این که برنامه های روزانه ، آقا را خسته کرده بود و روزه ماه مبارک ، آن هم نزدیک غروب ، معمولاً ضعف در بدن ایجاد می کند ، محبت آقا به خانواده های شهداء کم نمی شد و ایشان ، ایستاده به درد دل آنان گوش می دادند . این نوع برخورد ، نشان از علاقه ی بسیار شدید آقا به خانواده های شهدا است . همه ، افطار را مهمان آقا بودند . من در کنار سفره ، به معظم له گفتم : شما که این طوری می ایستید و به درد دلها گوش می دهید ، خسته نمی شوید ؟
آقا فرمودند : نه ! من چون ورزش می کنـم ، خستـه نمی شوم .
درسی از ساده زیستی
حضرت آیت الله سید محمود شاهرودی درباره ی ساده زیستی رهبر عزیز می فرماید : یک روز کـه معظـم له مرا به کتابخانه ی خود دعوت کردند ، من در آن جام میز بسیار ساده و قدیمی دیدم که در کنار آن یک صندلی کهنه هم بود . آن میز و صندلی مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود . مقام معظم رهبری در کتابخانه ی ساده ی خود ، هنوز از همان میز و صندلی استفاده می کنند و این حاکی از ساده زیستی ایشان است .